سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

اشک شفق

 
 

دل نوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی

 
 
علی اسماعیلی وردنجانی
علی اسماعیلی وردنجانی

دلنوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی در مدح و منقبت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
ali.esmaeeli11@chmail.ir

 

 

پیوند ها

پایگاه جامع عاشورا

ابزار و قالب وبلاگ

دانلود ابتهال،تلاوت، مداحی، دعا

 

مطالب اخیر

قانون محبت

اشعار ولادت حضرت زینب سلام الله علیها

نامه ای به دوست

وفات حضرت معصومه

 

آرشیو مطالب

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) (96)

حضرت امیر الموءمنین علی (علیه السلام) (175)

حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) (107)

حضرت امام حسن مجتبی(علیه السلام ) (36)

حضرت امام حسین (علیه السلام ) (172)

حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) (12)

حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) (18)

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) (30)

حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) (16)

حضرت امام رضا(علیه السلام ) (51)

حضرت امام محمد تقی(علیه السلام) (22)

حضرت امام علی النقی(علیه السلام) (14)

حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) (25)

حضرت ولی عصر(عج الله تعالی فرجه) (224)

اصحاب و یاران حضرت امام حسین (علیه السلام) (149)

سروده های دیگر (165)

کتاب های الکترونیک (4)

 
 
 

خبرنامه

   
 
 

امکانات جانبی

پیام‌رسان
نقشه سایت
اوقات شرعی
RSS 2.0

 

 

دانشنامه مهدویت

لوگو دوستان

 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 820025
بازدید امروز :272
بازدید دیروز : 197
تعداد کل پست ها : 1320

 

نوحه فصل غم

آمد محرّم، آمد محرّم 
شد فصل غصه و اندوه و ماتم 

در کرب و بلا، شد قحطی آب
اصغر (ع) از تشنگی، گردیده بی تاب
از غمش خون جگر یاران و اصحاب
در پیش رو دارند یک کاروان غم

می شود کربلا دریایی از خون
شود از خون تن اصحاب گلگون
غم روی غم شود پیوسته افزون
زیر بار عزا قدها شود خم

بهر دفاع از اسلام و قرآن
همه جان ها به کف خیل عزیزان
می روند یک به یک رو سوی میدان
همه با شوق و با عزمی مصمم

عون و عبدالله و قاسم و جعفر
مِیِ بلا نوشند از جام خنجر
چون جان خود دهند در راه باور
از دیده جای اشک جاری شود « دم »

از ظلم بی حد قوم ستمگر
در خون شنا کنند عباس(ع) و اکبر(ع)
گردد نشان تیر حلقوم اصغر(ع)
ای وای از این عزا، ای وای از این غم

در زیر تلّی از نیزه شکسته
زینب(س) بیند حسین(ع) به خون نشسته
آهی برآورد از قلب خسته
ریزد از چشم او اشک دمادم

بالای نیزه سرهای شهیدان
شود راس حسین(ع) قاری قرآن
در پای نیزه ها نالان یتیمان
هرگز ندارد این غصه مرهم

در بند غم اسیر طفلان نالان
پای برهنه بر خار مغیلان
این سو و آن سو دوان در بیابان
هر جا بساط غصه شد فراهم

افلاکیان غصه دار و غمینند
هم ناله با مردمان زمینند
نالان و غمگین همه مؤمنینند
در بین غم هاست این غصه اعظم



سه شنبه 103 تیر 19 | نظر بدهید

 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin